آیا می خواهید که اعتماد مشتریان شما به محصولات (جدید) شما افزایش یابد و استقبال بیشتری از محصولات شما بکنند؟ آیا می خواهید که محصولات خود را با حاشیه سود بالاتری به فروش برسانید؟ برای این منظور لازم است که یک رابطه مثبت با مشتریان خود برقرار نموده و این رابطه مثبت را حفظ نمایید. آیا می خواهید که بتوانید به سهولت و به سرعت برای فعالیت های کسب و کار خود ، سرمایه و سرمایه گذار جذب نمایید؟ برای این منظور لازم است که ریسک سرمایه گذاری در کسب و کار خود را کاهش دهید. آیا می خواهید که طیف های خاصی از مشتریان را به خوبی هدف قرار داده و مستقیماً بر میزان فروش خود تأثیر بگذارید؟ آیا می خواهید که اطمینان خاطر مشتریان و وفاداری آن ها را نسبت به محصولات و خدمات خود افزایش دهید؟ آیا می خواهید که صفات کسب و کار و محصولات خود را به مشتریان بالقوه خود ، به خوبی انتقال داده و به نمایش بگذارید؟
برای تحقق خواسته های فوق ، لازم است که موضوع برندینگ را مورد ملاحظه قرار داده و بر روی آن سرمایه گذاری نمایید. برندینگ ، عنصر کلیدی در تبلیغات و بازاریابی مدرن می باشد و کسب و کارها و شرکت هایی که به مقوله برندینگ اهمیت داده اند و بر روی آن سرمایه گذاری نموده اند ، موفق شده اند که به نتایج چشم گیری دست پیدا کنند.
گروه طراحان توران ، به طور حرفه ای و تخصصی در زمینه برندینگ و تبلیغات و بازاریابی مدرن فعالیت می کند . کارشناسان ما ، به شما کمک خواهند کرد که به خوبی برنامه های برندینگ خود را طراحی کرده و آن ها را اجرا نمایید.
برندینگ: هویت سازی برای شرکت ها، محصولات و اشخاص
برندینگ را میتوان در یک کلام، دمیدن هویت در تن کالا دانست. هویت از آن جهت حائز اهمیت است که دیده شده انسان نمی تواند با آنچه هویت ندارد، ارتباط برقرار کند. انسان جهان را انسانوار میبیند و بر این اساس با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار میکند. کارتونها نمونهی خوبی از این ادعا هستند. تقریبا تمامی موجودات در کارتون نوعی خصلت یا رفتار انسانگونه را بازنمایی میکنند. این همان چیزی است که برندها باید به آن توجه کنند: القای حس، تصویر یا هویتی مشترک از آنچه به نظر عموم انسانها "ارزشمند" است. درست به همین دلیل است که نام برند اهمیتی کلیدی دارد. روانشناسان بر این باورند که در برخوردهای انسانی، همواره اولین برخورد مهمترین آنهاست و کمتر امکان اصلاح آن وجود دارد. نام برند (شاید مانند نام خود انسانها) کمتر قابل تغییر است و نقش اصلی در انتقال تصویر برند را بر عهده دارد.
غالبا وقتی سخن از داراییهای یک شرکت به میان میآید، ناخودآگاه توجه افراد به سمت داراییهای مادی معطوف میشود. این در حالی است که داراییهای یک شرکت به دو دستهی کلی قابل تقسیم است: داراییهای ملموس (فیزیکی) مانند ساختمان، کارخانه، محصولات و... و داراییهای ناملموس از جمله برند، نیروی انسانی، قدرت نوآوری، تجربه و... .
امروزه تاثیر داراییهای ناملموس در عملکرد کلی شرکت بیش از پیش احساس میشود. ارزش سهام یک شرکت که جزء داراییهای ملموس به حساب میآید و در بورسهای معتبر جهانی معامله می شود، طی سالهای مختلف، متفاوت بوده است. در دههی هفتاد بیش از 80 درصد ارزش یک شرکت مربوط به دارایی های ملموس آن بوده است. اما شگفت آور آن است که طبق تحقیقات کارشناسان، این نسبت با ورود به قرن بیست و یکم دگرگون شده و امروزه نزدیک به 80 درصد ارزش یک شرکت به دارایی های ناملموس آن مربوط است.
انتقال تصویر یک برند بیش از آنکه یک فن پیچیده در حوزه کسب و کار باشد، با ذهن انسان ارتباط دارد. برای انتقال مطلوب و موثر این تصویر، مولفههای برند باید ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته باشند. قیمت، کیفیت، زمان تحویل، بسته بندی و ... همگی باید یک مفهوم مشترک را در ذهن تداعی کنند. به منظور انتقال تصویر دلخواه از برند، ابتدا باید تعریفی از برند ارائه شود. برند را میتوان ذهنیت مشتریان از کسب و کار دانست و همان چیزی است که آن کسب و کار را از رقبایش متمایز می کند. از این روست که بعضی مدیریت برند را مدیریت ذهن مشتریان میدانند.
برای روشن شدن تاثیر ذهنیت مشتری از برند بر انتخاب یا رد آن توسط او، بهتر است به یک مثال معروف اشاره کنیم که شاید برایتان آشنا باشد. شرکت پپسی از سال 1975 تا 2010 آزمایشی تبلیغاتی را با عنوان "چالش پپسی" برگزار مینمود. پپسی به این منظور از افراد مختلفی که به طور تصادفی انتخاب میشدند دعوت میکرد تا مزه نوشابه پپسی را با مزه معروفترین رقیب آن یعنی کوکاکولا مقایسه کنند. ابتدا از آنها خواسته میشد تا دو لیوان نوشابه را بدون آنکه از برندشان مطلع باشند نوشیده و بگویند که مزه کدام یک بهتر است. در این مرحله اکثریت شرکت کنندگان، محتویات لیوانی را که در آن پپسی بود ترجیح میدادند. با این وجود در اکثر موارد، وقتی از قبل به آنها گفته میشد که کدام لیوان محتوی پپسی و کدام یک محتوی کوکاکولا است، اتفاق عجیبی پیش آمده و نزدیک به سهچهارم همان افراد مزه کوکاکولا را بهتر میدانستند! اما چه چیز باعث این تصمیم شده است؟ محققان بعدتر توسط اسکن مغناطیسی مغز پی بردند که آگاهی شرکت کنندگان نسبت به برند نوشیدنی، موجب تحریک بخشی از مغز آنها شده که به حافظه و تصویرسازی افراد مربوط است. امروزه این مساله توسط روانشناسان و محققان علم اعصاب اثبات شده که انسان هنگام تصمیم گیری، بیش از هر توانایی دیگری به حافظه و ذهنیت قبلیاش از رویدادی که با آن مواجه شده اتکا میکند. بنابراین هویتی که برند از خود در ذهن مشتری بر جای میگذارد، مفهومی است که ارزش غیرملموس آن از هر دارایی دیگری بالاتر است.
برندینگ در سطوح مختلفی قابل انجام است. در سطح بنگاه یا شرکتی مانند سونی، اپل یا ... . در سطح محصول مانند سمند یا پفک نمکی. در سطح شخص مثلا یک وکیل، پزشک و... که این حوزه در کشور ما بسیار مورد توجه است. در سطح خرده فروشی، مثلا در بازار مانتو برندهای خرده فروش قوی تر از برندهای دیگر عمل میکنند. در سطح کشور و ... .
همچنین برندینگ برای محصولات مختلف قابل اجرا است، از جمله کالاهای لوکس، کالاهای تندمصرف (FMGC)، کالاهای بادوام و غیره. برندینگ را نوزاد بالغ بازاریابی نامیدهاند. نوزاد از این رو که پس از پایهریزی مبانی بازاریابی و طی سه دهه اخیر مورد توجه ویژه قرار گرفت و بالغ از آن جهت که خیلی دیر به ارزش و اهمیت آن پی برده شد. با این حال آنچه امروزه به عنوان برندینگ شناخته میشود، از دهه ها و شاید صده ها قبل در داد و ستد معمول جایگاه ویژهای داشته و نسبت به "ارزش" و "مزیت رقابتی" حاصل از آن آگاهی وجود داشته است. هارلیدیویدسون، مرسدس و بسیاری از برندهای خودروی دیگر جزء اولین شرکتهایی بودند که خواسته یا ناخواسته برندینگ را اجرا نموده و به کمک آن به موفقیتهای خیرهکنندهای دست یافتند.
هر شرکت یا موسسه تجاری برای موفقیت در برندینگ ابتدا باید به پرسشهایی چنین پاسخ دهد:
- من که هستم؟
- مخاطب و مشتری من کیست؟
- چگونه میتوانم متمایز به نظر برسم؟
- چگونه میتوانم بر مشتری تاثیر بگذارم؟
- مشتری چه چیز میخواهد و از چه چیز گریزان است؟
- دیگران چه میکنند؟
و ... .
اما هدف از برندینگ چیست؟ از جمله مهمترین مزایای برندینگ (یا برند شدن) میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اعتماد مشتریان به محصولات جدید برندهای معتبر در مقایسه با سایر محصولات بسیار بیشتر است و آنها استقبال بیشتری از این محصولات میکنند.
- بدیهی است که کارکرد اصلی برند، ایجاد یک رابطه مثبت با مشتری و حفظ آن است. از جمله مهمترین مزایای این رابطه آن است که شرکت را قادر میسازد محصولاتش را با حاشیه سود بالاتری به فروش برساند.
- جذب سرمایه و سرمایهگذار برای برندهای معتبر بسیار آسان است. همچنین ریسک سرمایه گذاری روی برندهای معتبر بسیار پایینتر است.
- برندها میتوانند با گسترش (و تنوع) بخشیدن به هویت شرکت، طیفهای خاصی از مشتریان را هدف قرار داده و مستقیما بر فروش تاثیر بگذارند.
- برندینگ به همراه خود تعهدآور است، تعهدی نانوشته نسبت به سطحی از کیفیت و ارزش مطلوب در نظر مشتری. این تعهد موجب اطمینان خاطر مشتریان به برند و افزایش وفاداری آنها میشود.
- برندینگ به واسطه هویتی که به همراه میآورد، شناختی (هر چندغیرواقعی) از خود را برای مشتریان شکل میدهد. به گفته روانشناسان انسانها خود را صاحب صفاتی میدانند و سعی میکنند که برای انتقال و نمایش آنها به دیگران از واسطهایی استفاده کنند. برندها واسطههای خوبی برای این منظور هستند.
بهبود اعتبار و سودآوری
برای این که بتوانید میزان فروش محصولات و خدمات خود را افزایش دهید بایستی هرچه بیشتر در جذب و حفظ مشتریان خود موفق باشید. همچنین شما برای افزایش سودآوری کسب و کار خود نیاز دارید که تا آن جا که امکان دارد هزینه های خود را کاهش دهید. افزایش فروش در کنار کاهش هزینه ها مساوی است با سودآوری بیشتر کسب و کار شما.
افزایش سهم بازار: جذب مشتریان جدید
یک کسب و کار برای جذب هر چه بیشتر مشتریان ، نیاز دارد که به طور موثری محصولات و خدمات خود را به مشتریان بالقوه خود معرفی نماید و به اصطلاح تبلیغات بکند و در جستجوی بازار یا بازارهای جدید برای محصولات و خدمات خود باشد. کسب و کارها می کوشند که با جذب مشتریان جدید ، سهم بازار خود را افزایش دهند.
استفاده از فناوری اطلاعات (IT) در کنار تبلیغات فیزیکی و چاپی می تواند کمک قابل توجهی به کسب و کارها در معرفی موثر محصولات و خدمات آن ها به مشتریان بالقوه و در نتیجه افزایش سهم بازار آن ها بکند.
افزایش رضایت مشتریان: حفظ مشتریان فعلی
حفظ مشتریان فعلی مساوی است با جذب مشتریان جدید. مشتریان فعلی شما که راضی از محصولات و خدمات شما هستند ، می توانند مشتریان جدیدی را برای شما بیاورند. یک کسب و کار برای حفظ مشتریان فعلی خود نیاز دارد که با بهبود پیوسته کیفیت محصولات و خدمات خود و یا عرضه محصولات و خدمات جدید ، رضایت مشتریان خود را از دریافت خدمات و محصولات خود ، به حداکثر ممکن برساند و در نتیجه از کشیده شدن و جذب مشتریان فعلی خود به سمت رقبایش جلوگیری بکند.
بهبود در کیفیت محصولات و خدمات و عرضه محصولات و خدمات جدید مستلزم برقراری روابط بلندمدت با مشتریان و ارزیابی پیوسته میزان رضایت مشتریان فعلی از محصولات و خدمات موجود و در نتیجه آگاهی از نقاط ضعف محصولات و خدمات فعلی و نیز آگاهی از نیازهای جدید مشتریان می باشد.
برقراری روابط بلندمدت با مشتریان نیز نیازمند ساز و کارهایی مناسب برای اطلاع رسانی موثر و دو طرفه بین کسب و کار و مشتریان آن می باشد .
استفاده از فناوری اطلاعات (IT) شامل شبکه اینترنت و وب می تواند کمک قابل توجهی به کسب و کارها در برقراری روابط بلندمدت و اطلاع رسانی موثر و دو طرفه آن ها با مشتریان ، بکند.
بهبود اعتبار
اعتبار کسب و کار شما در بازار تابعی است از سهم بازار شما و میزان رضایت مشتریان فعلی شما از محصولات و خدمات شما. اگر اعتبار کسب و کار شما در بازار افزایش پیدا کند ، فروش بیشتر و در نتیجه درآمد بیشتری خواهید داشت.
تجارت الکترونیک و خدمات الکترونیک
شما ممکن است تصمیم داشته باشید که وارد دنیای تجارت الکترونیک بشوید و از اینترنت و شبکه های کامپیوتری برای فروش محصولات خود استفاده نمایید تا از طریق افزایش میزان دسترسی مردم به شما و محصولات شما ، سهم بازار خود را افزایش بدهید . شما ممکن است تصمیم داشته باشید که بعضی از خدمات خود را به صورت الکترونیک به مشتریان ارائه بدهید تا افراد بیشتری با سهولت بیشتری به خدمات شما دسترسی پیدا بکنند و نیز میزان رضایت مشتریان از دریافت خدمات شما افزایش پیدا بکند.
کسب و کار الکترونیک و سازمان الکترونیک
شما ممکن است تصمیم داشته باشید که بعضی از فرآیندهای سازمانی و کسب و کار خود را الکترونیکی بکنید تا کارایی فرآیندهای کسب و کار خود را افزایش داده و هزینه های کسب و کار خود را کاهش بدهید.